دوباتن، راوی کلانروایت انسان معاصر
معرفی کتاب اضطراب موقعیت، اثر آلن دوباتن- ترجمه سیدحسن رضوی – نشر میلکان

با موج رو به افزایش تخصصگرایی و نگاه محدود ولی عمیق در دنیای امروز، کسی که تصمیم میگیرد به موضوعهای مختلف و پراکنده در ارتباط با انسان نگاه کند و دربارهشان بنویسند و سخنرانی کند، یا متوهم و خودشیفته است، یا نابغه و متفاوت. به گمان من آلندوباتن جزو دسته دوم است. اگر فهرست کارها و نوشتههای او را نگاه کنیم، او تقریبا درباره هرچیزی نوشته و سخنرانی کرده! از معماری، فلسفه، هنر، عشق، ادبیات، روانشناسی و … و درباره هرکدام که نوشته، نگاهی جامع و تحلیلی کلنگر داشته که در کنار قلم خودمانی و ساده و پیراستهاش، مخاطب را با پرسشها و چالشهای جدیدی مواجه میکند. دوباتن نابغهای تیزبین با ذهنی پویاست که حتا اگر در بحثها و نوشتههایش به دانستن و توانستن مدعی نباشد(که نیست) ، اما نگاه و نظرش به شدت پرسشبرانگیز و تیزبین است و تکههای متنوعی از عقاید مختلف درباره یک موضوع را در یک کلیت جذاب کنار هم قرار دهد.
آلن دوباتن میتواند از پیشپا افتادهترین چیزهای زندگی ملاتی برای اندیشه و تعمق بسازد. به عنوان نمونه در اثر برجسته و مشهورش “تسلیبخشیهای فلسفه” میراث فلسفی و حتا رخدادهای زندگی شش فیلسوف برجسته (سقراط، سنکا، اپیکور، مونتنی، شوپنهاور و نیچه ) را در خدمت آشناترین دغدغههای روزمره میگیرد و از پس کار هم به خوبی بر میآید. در کنار این ریزبینی و دقت سرشار از نبوغ ، یکی از برجستهترین ویژگیهای کارهای دوباتن، کلانروایتی است که از وضعیت بشر در تمام آثارش به تصویر میکشد. اگر هر نگاه و تحلیل و فکری به گشودن پنجرهای رو به واقعیت شبیه باشد، دوباتن با تفکری تاریخی و تحلیلی و نگاهی کلنگر(که بیتردید از تربیت فلسفی او ناشی میشود) اتاقی شیشهای برای دیدن زوایای مختلف واقعیت میسازد که در آن میشود چرخید و چیزهای متفاوت و جدیدی دید. نگاه او به پدیدههای مهم زندگی روزمره، از عشق و روابط پایدار گرفته، تا دغدغهها و چالشهای روانشناختی و همیشگی، نه فقط محبوس در یک نظام فکری، و نه تنها از طریق یک ابزار واحد(فلسفه)، که از راهها و ابزارهای متنوعی به دست آمده است. در کنار میراث فلسفی بشر، هنر، دین، تاریخ، روانشناسی و سایر حوزههای معرفت بشری را منصفانه و دقیق به کار میبندد و نقدهای سازنده و قدرتمندی درباره فرهنگ عام بشری دارد.

اضطراب موقعیت یکی از برجستهترین کارهای دوباتن است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. کتابی است درباره یکی از اساسیترین پرسشهای بشری: «من کیستم؟ چگونه موجودی هستم؟» در واقع دوباتن در این کتاب پرسش را از منظری دیگر بررسی میکند: پرسش من کیستم یا چگونه موجودی هستم را از چه منابعی پاسخ میدهیم؟ معیار ارزشگذاری درباره ارزشمندی ما چیست؟ موضوع محوری کتاب را شاید معیارهای قضاوت درباره خود نامید. انسان شاید تنها موجود زندهای باشد که میتواند درباره خودش فکر کند. و ماحصل این توان به خود اندیشین، ترسیم تصویری از خود در آینه ذهنمان است. اما در این تصویر شکل گرفته، ما مستقل و تنها نیستیم. خودپندارهی ما حاصل ارتباط «من و دیگری» است. این دیگری یعنی هرآنچه خارج از من، برای من قابل ادراک و فهم است. اضطراب موقعیت یعنی گونهای از نگرانی عمیق، بابت کیفیت، زیبایی، اهمیت و تداوم مثبت این خودپنداره که از دیگران ناشی شده و در ارتباط با دیگری حفظ میشود یا تغییر میکند.
دوباتن در این کتاب بررسی جامعی دارد از عمیقترین نیازهای روانشناختی انسان، که ریشههای شکلگیری این نوع از اضطراب است. او در صفحههای ابتدایی “تمایل به دریافت عشق از جهان” را در کنار “تمایل به دریافت عشق از شریک عاطفی” قرار میدهد و عمیقترین ترس بشری را خاموش شدن سوزانترین میل ذات انسانی در نظر میآورد، یعنی وحشت عمیقی از نادیده گرفته شدن و به حساب نیامدن. در ادامه جریان تبدیل شدن خودپنداره شکلگرفته در ارتباط با دیگری به یک گرفتاری عمیق روانی یعنی اضطراب بابت موقعیت تصاحب شده و به دستآمده در جهان انسانی را به انقلاب صنعتی و بهبود سطح برخورداری و معیشت از اواسط قرن هفدهم به بعد نسبت میدهد. تضاد طبقاتی ناشی از پیشرفتهای کمّی بشر، تلاش برای “مثل بقیه نباش” را به یک حکم اصلی تبدیل میکند و در نظر دیگران خوب و متعالی و قوی و برتر جلوهکردن میشود اصلیترین دغدغه زندگی. و از دل این التزام و تمنا، اضطراب موقعیتی زاده میشود که ارزشهای غلطی بر زندگی شخص تحمیل میکند. که به گمان من خود آن مولد بحران بیمعنایی انسان معاصر است. دوباتن به دوران پیش از انقلاب صنعتی و حاکمیت روحیه شهری(بورژوایی) نیز میپردازد و نقش دین و مارکسیسم را در تخفیف اضطراب موقعیت پررنگ جلوه میدهد. دین و خاصه دین مسیح، با نگاهی به مساله فقر، آن را نه یک انتخاب و مسوولیت، که یک فضیلت و برتری در نظر میگیرد. جریانهای مارکسیستی هم در ادامه نگاه بدبینانه به ثروت و ثروتمند در دین مسیح و نوشتههای متفکرینی چون ژانژاک روسو، انباشت سرمایه را ناشی از رذالتهای اخلاقی میداند. ثروت در جهان پیش از انقلاب صنعتی به امری مبتذل و عاری از شرافت (البته از نگاه غیر ثروتمندان) تبدیل میشود و فقرا بابت نداشتن موقعیت و منزلت اشرافی، تسکین مییابند.
دوباتن سپس به ریشههای شکلگیری اضطراب موقعیت در دوران مدرن میپردازد. آن را ناشی از رواج باور به مفید بودن ثروتمندان در تولید رفاه و فراوانی(به عنوان کارآفرینها)، باز شدن راههای کسب ثروت و موفقیت برای اقشار کمدرآمد جامعه از راه تحصیل رایگان و تشکیل یک باور عمومی “ثروت یا فقر، مسوولیت با خود ماست” در نظر میآورد. انسان مدرن مسوول موفقیت یا شکستخوردگی خودش است. گواه این مدعا زندگینامههای خودنوشت افراد نامی و موفقی است که از قعر بدبختی و فلاکت، به اوج شهرت و موفقیت و البته منزلت میرسند. و دوباتن زندگینامه خودنوشت بنجامین فرانکلین د ر اواخر قرن هجدهم، که یکی از هفده فرزند شمعساز فقیری از اهالی بوستون بود را سرآغاز این سبک کتابها میداند. اما تشریح و تبیین تنها موضوع این کتاب نیست. دوباتن به راهحلهای کاستن از اضطراب موقعیت هم میپردازد. او به مدد فلسفه، هنر، سیاست، دین و دست آخر مرگاندیشی نشان میدهد که با تغییر ارزشهای حاکم بر زندگی میشود خودپنداره ناشی از قضاوت و نظر دیگران و اضطراب ناشی از بهبود و حفظ آن را کمی تعدیل کرد و در نتیجه بهتر زیست.
کتاب با معرفی جریانی موسوم به بوهمیها که در اواسط قرن نوزدهم در پشتپا زدن افراطی به نظر و نگاه دیگران، راهی متفاوت و آکنده از اغراق در پیش گرفتند، تمام میشود. دوباتن در جمعبندی نهایی اضطراب موقعیت را برای خوبزیستن ضروری میداند ولی حالت افراطی مبتلا بودن به آن(به طور مشخص در اشرافیگری) و یا اغراق در نادیده گرفتن آن(در جریان موسوم به بوهمیها) را در این کتاب به نقد میکشد. اضطراب موقعیت در کنار سایر نوشتههای دوباتن، کتابی است قابل تامل و لایق توجه. نوشتههای او حتا اگر نسخهی واضحی برای حل یک مساله نباشند، اما دستکم پرسشی عمیق را از زاویه هوشمندانه پیش میکشند و مخاطب را به چالشی ذهنی وا میدارند.
مثل همیشه عالی اقای صدقی
ممنونم از لطف همیشگیت محیا جان.